سلام آقای وکیلی . چه عجب به کامنتهاتون جواب دادین ؟!!!!!
میدونین چرا از دست شما ناراحت شده بودم ؟
به خاطر این بود که شما توی وبلاگتون هیچ اسمی از هنرمندان محبوب و دوستداشتنی شهر خودمون نیاوردین ! توی کلبتون هیچ عکسی از اون ها نزدین .
هنرمندانی که شما کارهای هنری خودتون رو با اونها شروع کردید و چه زیبا بود در عین سادگی کارها با اندک امکاناتی که بود بیشترین خنده رو به دلهامون هدیه میدادید .
خواهش می کنم توی وبلاگتون حداقل از بانمکترین هنرمند شهر زارچ جناب آقای مجتبی دلاوری که امیدوارم هر کجا هستن موفق و مؤید باشند یادی بکنید و یا عکسی بزنید تا به این نکته برسیم که : هنر آنست که در دل ماند هنر آن نیست که در دیده ی ماست . موفق باشید .
یاعلی[خط فاصله]
سلام.........
ممنونم از تذکر و نکته بجایی که فرمودید...
همه هنرمندان و دوستان من که با اونها کارم رو شروع کردم از بزرگواران قابل احترام هستند...این هنرمندان نوع تازه و نسل نوعی از اجرای صحنه هستند که بودنشان باعث شد کوچکتر ها از این روش پیروی کنند و به مخاطبان طعم برنامه ایی جذاب رو بچشانند.
همه دوستان قدیم من برایم حکم مشاورانی کار بلد و کارشناسانی توانمند را دارند که الحق من دوستشان دارم و جویای احوالشان بوده و هستم و برای حضورشان در سطح استانی تلاش هایی را انجام داده ام که فعلا میسر نشده است. این نیز به پشتکار خود دوستان بر میگردد وگر نه بنده تلاش خود را کردم..
و اما دوست خوبم مجتبی دلاوری که الحق بازیگری توانمند و مجری ارزنده ایی هستند
مجتبی هنر زیادی دارد و بسیار هم با هوش و بامزه هست اما....
مجتبی باید خلاقیت داشته باشه تا در استان پذیرا داشته باشه...من مجتبی رو دوست دارم اما مجتبی باید بین اجرا و بازی یکی رو بپذیره و بدونه که مجتبی بازیگر طنز خوبیه و مجری صحنه ایی خوبیه ولی حرفه ایی نیست. که انشالله مجتبی هم روزی در استان حرف اول بازیگری و اجرا رو خواهد زد...
 و در رابطه با نگذاشتن عکس و حرفی در مورد هنرمندان زارچی ؟؟
من در این وبلاگ دلنوشته ها و کارهای هنری خودم رو قرار میدم. به این دلیل که هنرمندان زارچی کار اصلیشان هنر نیست و این روزها کاری باهم نداشتیم این قصور صورت گرفت که این مورد هم انشالله در روزی که اجرایی با دوستان هنرمند همشهری داشتم حتما خبر اون در وبنوشته آورده خواهد شد....
بازهم ممنون متشکرم از این که این وبنوشته را میخوانید..
پیروز باشید

حسین وکیلی زارچ

====================================================

جواب مجتبی دلاوری عزیز .....

دوست عزیز حسین جان سلام .
خوشحالم که هنوز کسانی هستند تا در قلب مهربان خود یادی از ما را به یادگاری نگه داشته ، و آن را توقفگاه خاطراتمان کرده اند . یادت هست ؟ همه هدفمان بیادماندنمان بود ! و امروز همه ی هستی ما از آن روزها خاطراتیست که در دل ها کاشته ایم.
از شما دوست هنرمند و همچنین سرکار خانم آرزو و همه هنردوستان معزز سپاسگزارم و محبت شما عزیزان را ارج مینهم .
این را هم بگویم که بنده حقیر هنوز هم گاه بگاهی با اجرا در مراسمی ، دلتنگیهای خود را رفع می کنم که از این بابت نیز مسرورم .
امیدوارم در آینده ای نچندان دور افتخار آن را داشته باشم تا باز هم کنار همدیگر لبی را به خنده میهمان کنیم تا رهرو این تک بیت شویم که : تا توانی رفع غم از چهره غمناک کن - در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن .
دست مولایمان امیرمؤمنان نگه دارتان باد . یا حق